معنی اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن, معنی اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن, معنی اwgاp lcbj، تwpdp lcbj، bcsت lcbj، ygz ;dcd lcbj, معنی اصطلاح اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن, معادل اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن, اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن چی میشه؟, اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن یعنی چی؟, اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن synonym, اصلاح کردن، تصحیح کردن، درست کردن، غلط گیری کردن definition,